[ و از نوف بکالى روایت است که شبى امیر المؤمنین ( ع ) را دیدم از بستر خود برون آمده نگاهى به ستارگان انداخت و فرمود : نوف خفته‏اى یا دیده‏ات باز است ؟ گفتم دیده‏ام باز است . فرمود : ] نوف خوشا آنان که دل از این جهان گسستند و بدان جهان بستند . آنان مردمى‏اند که زمین را گستردنى خود گرفته‏اند و خاک آن را بستر . و آب آن را طیب . قرآن را به جانشان بسته دارند و دعا را ورد زبان . چون مسیح دنیا را از خود دور ساخته‏اند و نگاهى بدان نینداخته . نوف داود ( ع ) در چنین ساعت از شب برون شد و گفت این ساعتى است که بنده‏اى در آن دعا نکند جز که از او پذیرفته شود ، مگر آن که باج ستاند ، یا گزارش کار مردمان را به حاکم رساند ، یا خدمتگزار داروغه باشد ، یا عرطبه طنبور نوازد ، یا دارنده کوبه باشد و آن طبل است . [ و گفته‏اند عرطبه ، طبل است و کوبه ، طنبور . ] [نهج البلاغه]


ارسال شده توسط فاطمه سعادت یار در 96/3/16:: 10:52 صبح

به نام خدا

سلام  وقت بخیر  طاعات وعبا دات  همه بزرگواران  قبول  در گاه احدیت

 

 

اینم شعرم  بداهه 

 

باز  خدا سفره را گشود

وفراخوان داد 

ساعت خلسه هایی با فرشتگان ونفخه روحی

هنرت چیست ؟؟؟؟؟؟

نمایش قدرت روحی  یا درجه خالص   بودن

اندیشه کن  خواندن صحیفه  اجباری نیست

رسیدن با عمل ناب واحسن عملا

گرسنه ای را سیر کن   برهنه  ای بپوشان  بدون  من واذی  

نتیجه فراخوان  رسیدن  به بالا


کلمات کلیدی :